دروغگویی روی مبل
یکی از جالب ترین کتاب هایی که این اواخر خوانده ام، کتاب دروغگویی روی مبل از اروین یالوم بود. اسم اروین یالوم را زیاد شنیده بودم و موقعی که اسم کتاب و نشست های «یالوم خوانی»به گوشم خورد، فکر کردم که این جناب یالوم باید آدم خفنی باشد که اینقدر یالوم خوانی گسترش پیدا کرده😄
به محض اینکه کتاب را کتابخانه دیدم بدون فکر کردن به اینکه الان دوست دارم بخوانمش یا نه، از روی قفسه قاپیدمش و فکر کردم نهایتا تورقی میخوانم تا حداقل بدانم چه نوشته.
۵۰۰ و اندی صفحه را یک سره خواندم، جوری که بعد تمام شدنش چشم هایم تقریبا در آمده 😰
مثل موقعی که آدم یک نوشیدنی جدید را امتحان میکند، فکر میکند چقدر خوشمزه است و همان اول یک کله میخوردش، بعد شروع میکند به مزه مزه کردن قطره های آخر و قضاوت کردن درمورد خوشمزه بودن یا نبودش، ارزش داشتن برای دوباره خوردنش یا نه و کلی چیز دیگر و آخرش هم فکر به اینکه اصلا انقدرها هم خوشمزه نبود که یک کله بخورم!؛ این روزها داشتم این تجربه را آرام آرام مزه مزه میکردم.
تجربه یالوم خوانی را در این کتاب خلاصه نمیکنم و به دنبال آثار دیگرش هم هستم اما در مورد این کتاب فکر میکنم شاید طعم جدید تلفیق روانشناسی و داستان است که جذابیت ابتدایی زیادی به کتاب میدهد وگرنه اگر کمی مزه مزه اش کرد، طعم های تکراری در عمق فنجان پیدا خواهد شد.